گفتارهایی پیرامون ذن

ذن، یک بیداری است. ذن در ظاهر مهمل ولی در معنا درست است. ذن فراتر از واژه هاست ولی نگارش بسیاری از کتابها را موجب شده است. ذن تنهاست ولی همیشه یک راهنما را طلب می کند. ذن بسیار معمولی و پیش پا افتاده است ولی دیرهای پرت و دور افتاده را می طلبد. ذن عمیقا جدی است ولی سرشار از طنز است. ذن به هستی تمایل دارد نه به تظاهر ولی الهام بخش هنرهای گوناگونی بوده است. ذن به ما می آموزد که تنها نشنویم بلکه گوش فرا دهیم که نگاه نکنیم بلکه ببینیم که تنها فکر نکنیم بلکه تجربه کنیم و مهمتر از همه اینکه تنها یه دانش فعلی مان اکتفا نکنیم بلکه از آنچه که در جریان است لذت ببریم و دنیا را همانگونه که هست، پذیرا باشیم.

دوستان می توانند ایبوک ادیان شرقی و دمکراسی نوشته نسترن پاشایی با حجم 562 کیلو بایت از لینک زیر دریافت کنند
http://uploadfa.net/uploads/13457116411.rar
شاد و موفق باشید:-)

خیلی دنبال همچنین کتابی بودم

دوستان عزیز اگه کتابی راجع به ریشه های سانسکریت یا هر نوعی از لغات صادر شده از سانسکریت سراغ دارید معرفی کنید
قصد دارم اگه امکانش باشه ارتباط الفاظ لغات در 4 زبان اصلی رو میان اونها بگردم ولی نقطه ای برای شروع ندارم . ممنون

در کیش بودا آرمان فرجامین افراد، بودا شدن است. واژه بودا در سانسکریت یعنی بیدار. منظور از بیدار شدن، پی بردن به رازهای هستی و پیوند یافتن با جهان راستین (حق) در پس پرده این جهان ظاهری است. بوداییان جهان پیرامون ما را مانند پرده‌ای رنگ و وارنگ می‌دانند که میان ما و جهان راستین کشیده شده است. در باور ایشان جهان راستین ِ پشت پرده دارای هیچکدام از ویژگیهای این جهان ظاهری دور و بر ما نیست. این در اصل همان حرف مولانا جلال الدین بلخی و دیگر شناسایان است که بر عاری بودن جهان راستین (حق) از صفات اینجهانی تأکید دارند و ادعا دارند که چیزهایی از آن جهان را تجربه کرده‌اند و زبانشان از توصیف آن برای ما قاصر است چونکه برای چیزی که ویژگیهای این جهان را ندارد در زبان و اندیشه ما واژه و پنداره‌ای برای آن وجود ندارد.

ذن شکلی از آیین بودایی است که تاکید فراوانی بر تفکر لحظه به لحظه و ژرف نگری به ماهیت اشیا به وسیله تجربه مستقیم دارد.
ذن را می‌توان مراقبه‌ای ( مدتیشنی ) ناظر بر چهار لایه شرح داد:
1.لایه نخست شاهد بودن بر محیط اطراف شامل صداها، بوها، نورها واحساس سرما وگرما است
2.لایه دوم ناظر بودن بر ذهن است. به این معنی که افکار واندیشه‌ها ستیز نکنیم، از آنها نگریزیم، آنهارا نام گذاری نکنیم (زشت/زیبا) و به خاطر خجالت یا احساس گناه از افکار، آن‌ها را انکار نکنیم.
3.لایه سوم جسم است که بر تک تک نقاط بدن و وانهادگی و آرامش آنها ناظر باشیم
4.لایه چهارم تنفس است که طی آن ریتم وآهنگ طبیعی تنفس را شاهد خواهیم بود

ذن؟چی هست؟:-(وقت ندارم کتاب بخونم موقع امتحاناته(!)...علی الحساب یکی یه توضیح اجمالی در موردش بده ممنون میشیم آ:-)

mercccccccccccc kheyli doost daram dar morede in joor mabahes bishtar bekhunam!